کد خبر: 13275
تاریخ انتشار: بهمن 4, 1402

آموزشی بودن بیمارستان ولایت!!!

ضرورت محتوایی یا عنوان بی‌پشتوانه؟

سیدرضا جزءمومنی

خوش به حال مردمی که بیمارستان آموزشی دارند و به جای کلمه ثقیل و سنگین بیمارستان می‌توانند از واژگان فاخر مرکز آموزشی و پژوهشی استفاده کنند تا عمده مشکلات مراکز درمانی با بهترین کیفیت حل شود و بیمارستان‌های دولتی دوم و سوم هم راه‌اندازی شود به شکلی که مردم برای گزینش مرکز درمانی حق انتخاب داشته باشند که کجا بروند که مثلا هتلینگ بهتری دارد که فعلا همین بیمارستان ولایت از تمامی مراکز بهتر است که به نمایندگی از شورای همبستگی ندید بدیدهای شهر! و نیز مطالبه‌گران خوش‌اندیش دامغانی مقیم کانادا و پاریس، مراتب قدرشناسی خود را اعلام می‌داریم.

و اما چند نکته کوچک هم اگر دانشگاه علوم پزشکی سمنان البته طبق صلاحدید، صدقه! بدهد؛ بد نیست!

سیستم تصویر برداری را چون صرفه ندارد پس به صلاح نیست که در دامغان باشد لذا با تامین رضایت وراث مرحوم طباطبایی که در زمان دلار 14000 تومانی 7 میلیارد تومان هزینه کردند، سیستم را به سمنان ببرید تا هم کاربردی‌تر باشد و هم توجیه اقتصادی داشته باشد چون هزینه دستگاه بالاست و اساساً دامغان چون دارالمونین است مردم چندان مريض نمی‌شوند و معمولاً با ختم امن یجیب خوب می‌شوند و اصلا برای تامین رضایت تاکسی‌های خطی سمنان هم خوب است تا مردم را به سمنان هدایت کنند و از طرفی مشکل خاصی برای سهام‌گذاران بیمارستان خصوصی سمنان که از جیب تعدادی خیراندیش!!! دامغانی بوده پیش نیاید و کماکان معرفی بیماران به سمنان ادامه یابد.

مرکز آموزشی و پژوهشی و درمانی ولایت و مرکز تحقیقات عالی بیماری‌های قلبی و عروقی و عفونی و مرکز تامین اندیشه‌های متعالی درمان از رهگذر سنجه‌های علمی فراگیر و… دامغان در کنار توفیقات عالی اگر صلاح می‌داند از پرستاران بخواهند که طی 11 ساعت فعالیت پرستاری که انصافاً با سخت‌کوشی و صمیمیت در پاسخگویی به بیمار همراه است یک وعده غذایی هم برای بیماران بیاورند تا هزینه مرکز تعدیل شود چون خود پرستار که ملزم است تمام امکانات پذیرایی خود را بیاورد تا طی ساعات سخت فعالیت، خشک دهان نماند این مختصر پذیرایی از بیمار هم روش!!!

هر جایی هم کم آوردید مردم غیور دامغان هستند و کمک می‌کنند و فرمایشات عزیزان مسئول در کرامات بیمارستان آموزشی بدون حضور عضو هیات علمی و دانشجویان عزیز سال آخر پزشکی و دستیاران پزشکی را می‌پذیرند و اصلا ما دامغانی‌ها همین که بشنویم بیمارستان رشد کرده و روی زمین بیمارستان دوم هم دو تا کانکس گذاشتند خیلی خوشحال می‌شویم والبته خود را ملزم به ابراز تشکر می‌دانیم.

و اما بعدالعریضه…

مشکل دامغان در زمینه بهداشت و درمان، تقریباً به یک مسئله لاینحل بدل شده است و از بیرون مردم را و از درون کادر درمان را آزار می‌دهد و اساساً ادعا با عملکرد یکسان نیست و هنگامی که در جلسه‌ای سعی می‌کنند قانعت کنند که چه اتفاق‌های بزرگی در بیمارستان افتاده که با ضریب مشاهدات تو همسو نیست افسرده می‌شوی که چه شده که تو نمی‌توانی ببینی یا قدرت تحمل توفیق را نداری!

این نوبت قصد حلاجی و جراحی درد نیست فقط همین مختصر بس که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را متقاعد کنید همین بیمارستان را به درستی تجهیز کند و مواد گران شده تا 5 برابر مرکز تصویربرداری را تامین نماید تا قیمت این فرآیند تعدیل شود تا بیمار دامغانی هر روز با در بسته و نوبت‌های دوماهه روبرو نشود و نیز بين 11 ساعت شیفت کادر درمانی بویژه پرستاران که تا چندی پیش در خط اول سلامت، فداکاری می‌کردند و هنوز هم با بیماری‌های فراگیر مواجه هستند یک وعده پذیرایی مناسب در نظر بگیرید که نفسِ کار کردن شیفتی بویژه در شب کار سختی است و اگر هیچ اطمعه و اشربه‌ای هم در کار نباشد؛ کار سخت‌تر می‌شود.

خدا را شکر که این بیمارستان با عنایات خاصه رهبری به مردم دامغان هدیه شد که میزان رشد بیمارستان دوم و سرعت عمل در عملیات بنایی نشان می‌دهد که همین بیمارستان ولایت، موهبتی بزرگ است ولی در فقدان متخصص حالا حالاها باید خون جگر بخورد و بخوریم که متخصصان هم دودستهاند گروهی از السابقون که خدایگان بیمارستان هستند و با همگان، قهری و از بالا به پایین صحبت می‌کنند و گروهی تازه به تخصص رسیده که با عبارت طرح در نقاط محروم در اینجا هستند که خود را در حکم تبعیدی می‌دانند و درهر دو صورت، بیمار و همراه دامغانی او باید عتاب ببینند نه روی خوش!

تفاوت حقوق و کارانه و شرایط حضور متخصص و کادر درمان را می توان وابسته به مقررات پذیرفت و اصلا کسی نمی‌تواند حرفی بزند ولی مسئولین عزیز جواب بدهند که در کیفیت اخلاقی حضور هم تفاوت، طبیعی است که متخصص حق دارد با هر لباس و آرایشی…

بی خیال! بابا برگردیم به همان سرفصل قشنگ بیمارستان آموزشی و مرکز پژوهش‌های درمانی و بهداشتی که آنقدر پرطمطراق است تا احساس کمبود نداشته باشیم.

رویی هم نمانده که به وزیر، عریضه ببریم که قبلا مطالبه گران با لگد به خودرو وزیر مشکل را حل کرده‌اند.

فقط می‌ماند ادعای 40 نفر نامزد انتخاباتی که هر شب تا اوایل اسفند وعده حل مشکلات بهداشت و درمان بدهند که حاصل جمع همه آنها معادل تامین یک سرنگ 2 سی‌سی هم نخواهد بود.

و اما در این حوالی باید از بی‌ادعاهایی صحبت کرد که بدون هیاهو و سر و صدای بی‌مورد در حال احداث مرکز درمانی هستند و بی هیچ قال و قیل در ابتدای خیابان پاسداران، ساخت و ساز را آغاز نمودند و شاخصه کار جهادی را معرفی کردند.

از آن سو علی‌رغم جمعیت مشمول بیمه تامین اجتماعی در سطح شهرستان، هیچ تلاشی در زمینه ایجاد درمانگاه درست و حسابی نمی‌شود و کماکان دل دامغانی‌ها به عنوان بیمه درمان از ناحیه تامین اجتماعی خوش است و یاد گرفته‌ایم سطح مطالبه دامغانی در زمینه برخورداری از پزشکان متخصص بیشتر از سطح تخصصی اطفال نباشد!!!

البته تلاش و پویایی منتهی به حذف و یا کاهش شدید سالک جای قدرشناسی دارد و قدردان تمامی همت عالی کادر درمان در موعد فراگیری بیماری کرونا هستیم.

و در پایان، کاش مسئولین استانی در کسوت دانشگاه علوم پزشکی سمنان حیطه تفکر را استانی طراحی نمایند و با تامین عدالت در توسعه خدمات درمانی، خدا را در نظر داشته باشند و این حکایت آموزشی شدن بیمارستان ولایت را با تامین بودجه عملیاتی کنند نه اینکه با هزینه گزاف، سربرگ مکاتبات عوض شود.

نکته قابل اعتنا اینکه با تعويض مدیران، ضربآهنگ خدمت سرعت می‌گیرد ولی ماحصل آورده‌های بودجه، اعتبار، نیروی انسانی و تجهیزاتی هیچ تفاوتی نمی‌کند و البته ما به همان طمطراق، خوشیم!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *