کد خبر: 15726
تاریخ انتشار: بهمن 2, 1403
گروه : فرهنگی

معرفی کتاب؛

فرزند سرزمین پسته

«مثل آفتاب، گردان» روایت زندگانی مردی است که جوانی‌اش به دوران مهمی از تاریخ معاصر کشور گره خورده و در این دوران فرازوفرودهای فراوانی را از سر گذرانده و حالا در «مثل آفتاب، گردان» بر سر میز مصاحبه نشسته تا طبقات حافظه‌اش را با علاقه‌مندان به ادبیات پایداری تقسیم کند.

‌خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – علی‌مدد زیدی: اگر یک‌دفعه، بهاری، تابستانی، باروبنه جمع کرده و سوار ماشین، از انتهای محلۀ افسریه، به‌قصد زیارت مشهد وارد جاده امام رضا (علیه‌السلام) شده باشید بعد از ایوانکی و گرمسار و سمنان، روی تابلوهای سبز مسیر نام دامغان را می‌بینید و اگر که هم عبور از شلوغی شهر را به سرراست بودن کمربندی ترجیح داده باشید، مشاهده می‌کنید که از زمین و زمان پسته در شهر می‌بارد و با دو عدد نیش ترمز بار تنقلاتتان تا خود مشهد را با پسته تازه و نمک می‌بندید. امروز در این خطوط مهمان زندگی یکی از اهالی همین سرزمین هستیم، حسین‌علی دولت‌خواهی.

به روایتی ۳۶ شمسی در یکی از روستاهای حومۀ دامغان به‌نام غنی‌آباد متولدشده است و به روایتی دیگر بنا به‌رسم غریب سه جلد گرفتن پدر مادرها در آن دوران، ظاهراً رقم سال تولدش ۳۳ است. از همان کوچکی در دشت و صحرا با همان روحیۀ مقاوم روستایی بزرگ شده. فرایند درس و تحصیل را بنا به سختی‌های آن دوران نتوانسته منظم دنبال کند و از یک مقطعی به بعد روزگار دستش را به کسب‌وکار بند می‌کند. بعد از سال‌ها اشتغال و کسب روزی حلال، مقارن با تند شدن دومینوی انقلاب در ایران راهی سربازی می‌شود و چند صباحی پیش از پیروزی انقلاب کارت پایان خدمتش را به پر شالش گره می‌زند و با دست رد زدن به سینۀ ساواک و ارتش برای استخدام، در همان دامغان دوباره برای خودش کار و باری پیدا می‌کند. بعد از پیروزی انقلاب، جنگ گریبان گیر کشور می‌شود و حسین‌علی دولت‌خواهی هم مانند باقی جوانان و نوجوانان کشور راهی معرکه می‌گردد.

«مثل آفتاب، گردان» خاطرات زندگی و روزگار حسین‌علی دولت‌خواهی، تفصیلی است از همین چندخطی که در پاراگراف قبل مطالعه کردید. زحمت گردآوری و تنظیم و تألیف را دختر سوژۀ کتاب خانم زینب دولت‌خواهی کشیده است و نشر کتاب نیز به عهده انتشارات سوره مهر بوده. همان‌طور که در جلد و مقدمه قیدشده است اثر خاطره محور است و کتاب در ۲۶۸ صفحه چیزی شبیه به دفترچه خاطرات را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند. سبک و سیاق تنظیم اثر نیز مقید به همین قالب به مطالب کتاب سروشکل داده است. وقایع زندگی جناب دولت‌خواهی از مقداری قبل از تولد ایشان شروع می‌شود، کودکی و نوجوانی و جوانی را روایت می‌کند و کمی بعدتر از جنگ هم به پایان می‌رسد. در همین راستا در تدوین مطالب کتاب تلاش شده تا برای حفظ نظم روایی و انسجام ذهنی مخاطب ترتیب و توالی زمانی وقایع خاطرات حفظ بشود.

شاید سؤال یک مخاطب کتاب‌خوان علاقه‌مند به ادبیات پایداری بعد از خواندن این چند تا اینجا، این باشد که اصلاً چرا این کتاب را باید به کتابخانه‌اش اضافه کند؟! همان‌طور که عرض شد سوژه در یک مقطع زمانی خاص یعنی قبل از انقلاب و یک موقعیت مکانی خاص‌تر یعنی روستایی حوالی دامغان متولدشده و همین تلاقی زندگی وی با این مقطع زمان و مکان باعث شده تا خاطرات سوژه با چنین ضبط دقیقی که حافظۀ او انجام داده سرشار از مطالب ناب اجتماعی و سیاسی ناظر به کیفیت زندگی مردم در دوران پیش از انقلاب و بعد از آن باشد. نیمۀ پایانی اثر هم که مستقیماً سیر روایت را به جنگ و عملیات‌های مختلف تاریخ دفاع مقدس می‌کشاند.

در کل «مثل آفتاب، گردان» روایت زندگانی مردی است که جوانی‌اش به دوران مهمی از تاریخ معاصر کشور گره خورده و در این دوران فرازوفرودهای فراوانی را از سر گذرانده و حالا در «مثل آفتاب، گردان» بر سر میز مصاحبه نشسته تا طبقات حافظه‌اش را با علاقه‌مندان به ادبیات پایداری تقسیم کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *