کد خبر: 5560
تاریخ انتشار: بهمن 18, 1400

من دوستان شریفی در سمنان دارم . سمنان را دوست داشتم به فرهیختگانش بشناسم . اما سکوت مسئولین آن شهر نسبت به رفتار زننده ی همشهریان شان در مورد شهرم و نماینده ی مردم شهرم مرا برآن داشت تا با آن افراد و باز هم تاکید می کنم با این افراد که توهین کرده اند و کسانی که با سکوت همراهی شان کردند به زبان خودشان گفتگو کنم :

رم نمودید و پاچه می گیرید سگِ هارِ  کدام چوپانید؟
صحن شوراست یا طویله ی تان ، به غلط در لباسِ انسانید
مفت خوردید و مفت خوابیدید ، دست در جیب این و آن کردید
کدخدایاِنِ دزدِ آبادی  ، جیره خوارانِ رنج دهقانید

دزد روزید و رهزنان شبید سفره تان از حرام پر شده است
به قضای نمازها برسید ، گر سر سوزنی مسلمانید

سال ها خرقه ی شَبانی تان ، با لباسِ مَلِک عوض شده است
این لباسِ گشاد را بِکَنید ، که شما ننگِ نامِ سلطانید

کودنانِ کلاسِ درسِ شعور ، خیلِ تجدیدیانِ دانایی
کودکانِ رفوزهِ اخلاق ، از چه تاریخ را نمی خوانید

ذاتِ دریا به پوزه ی یک سگ ، نجس آلود و کم بها نشود
پوزه مالیده اید و رد شده اید ، توله هایی که اهل سمنانید

مهدی خادمیان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *