کد خبر: 7406
تاریخ انتشار: خرداد 26, 1401گروه : تلخند
ما زبان را ننگریم و قال را یه نیم ساعتی میشد که عموصفر گفتم: چرا لغوش کردین؟ عمو صفر پوزخندی زد و گفت : کنسرته که خدا لغو کرد گفتم : خوب از اول مجوز نمیدادین ، بهتر بود که !! گفتم : حداقل شان مجوز دهنده ها رو حفظ میکردین!! گفتم : والله مردم گناه دارن . گفتم : رئیس خط تون که گفته ؛ ما مشکلی نداریم. حالا رووم بیا چارتا کلام بیانیه میدوم بِزن بسم الله الجبارین همشهریایه عزیز خِدمِت گزار شهر پرسیدم : ع . م ؟؟؟ گفتم ؛ باعث اشتباه نشه ع .م ؟ عمو صفر گفت : لغزگو پ . ن : خواننده جوان و مردمی الان وقت تسویه حساب شخصی با رقیب نیست
مثلا سر به سجاده داشت
من که میدونم میخاد جواب سوال نده.
سر ام رو بردم جلوگوش اش و گفتم؛
عمو ، عمرو عاص بازی بسه
یه سوال…
عمو صفر سربلند کرد و گفت:
چیه ؟
اگه گذاشتی چار کِلام با خدا خِلوِت کونوم.
– : چیه ؟
-: همین کنسرت رو دیگه؟
ما چوکاره ایم.
گفتم : اینکه موسیقی سنتی بود ، خواننده هم سنگین و رنگین ، اینو چرا ؟
عموصفر گفت : اسم کنسرت ، یعنی ما باید لغوش کنیم.
عمو صفر گفت : او هوکی ی ی
مجوز نمیدادیم که بورین جای دیگه ، راه دیگه پیدا کنین ؟
مجوز دادیم . سر بزنگاهوم لغوش رووم کردیم.
تا دستتان بومانه میانه پوست گردو و جا خر بِستِنتانه
بدانین.
عمو صفر گفت : هر کی ناراحته ، از این شهر بوره
الحمدلله هم کاندید شه…..ی داریم هم کاندید ف….ی .
عمو صفر که انگار آتیش به جونش افتاده باشه گفت :
خوبتان شد ،
دلِ مانه سوزاندین ما رووم دلتانه سوزاندیم !!!
گفتم : کدام دل سوزاندن !؟
عمو صفر گفت : آها ا ا یادتان رفته
سر استعفای دوست وزیر رومان کلی قند میان دلتان آب شد ، حالا دلتان بوسوزه که همینتان باشه.
عمو صفر دوباره پوزخند زد و گفت :
ما زبان را ننگریم و قال را
……
آری عمو جان ، ما چشممان به ته عصاریه….
میان کانالتان .
گفتم : بفرما….
این سنه هم فیض ادای تکلیف نصیبومان شد
وشهرمانه را در برابر توطئه عده ای معلوم الحال
که قصد برگزاری مجالس شاد و مختلط را داشتن
نقش آب کردیم.
دلمان بوسوزانن، دلشان میسوزانیم
ع . م
گفت : آری دگه…
” عموی مهربان مردم صفر “
میشه ؛ ع .م .
گفت: چه اشتباهی
گفتم : مثلا
عمه مهربان
عموزاده مهربان
…..
فردا شاکی نشن ؟
آهای عالم و آدم ، آهای وکیل و قاضی
” ع . م ” منوم
عموی مهربان مردم صفر
بقول شاعر :
هم مرگ هم برجهان شما نیز بگذرد
دیدگاهتان را بنویسید