خاطره روز 02 آبان سال 1371

صبح بعد از نماز و استماع اخبار و صرف صبحانه، به سوى دامغان حركت كرديم. در مسير، آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزير جهاد سازندگي]، در هلى‌كوپتر برنامه‌هاى كويرزدايى را توضيح داد.
نزديك ساعت هشت صبح، در جنوب دامغان در منطقه قهاب و ستاق، كنار روستاى محمدآباد، قرارگاه جديد الاحداث كويرزدايى فرود آمديم. روستاييان اطراف اجتماع كرده بودند. كلى گوسفند و شتر قربانى كردند و اسفند دود نمودند. مديركل منابع طبيعى توضيحات داد و گفت حدود 50 ميليون هكتار كوير در كشور است كه حدود 27 ميليون هكتار آن قابل اصلاح است.
در اجتماع مردم شركت كردم. آقاى [سيدرضا] تقوى، نماينده تهران كه اهل همين روستا است، خيرمقدم گفت و من صحبت‌هاى خودمانى و دوستانه‌اى برايشان كردم. خيلى بامحبت و پرشوراند. از قرارگاه ديدار كرديم. ماشين‌آلات زيادى آورده‌اند؛ از موجودى‌هاى دوران جنگ جهاد سازندگي است. قرار است هشت قرارگاه [كمربند سبز كوير] تأسيس شود. از كويرهاى نهال‌كارى شده بازديد كرديم و نهال گلداني بر تپه شنى كاشتم.
به سوى منطقه سد دامغان پرواز كرديم. نماينده دامغان و مديركل آب توضيحات دادند. از چشمه على و چشمه‌هاى ديگر در آن دره سرسبز شمال دامغان گذشتيم. در محل مبدأ چشمه على، ساختمانى قديمى در وسط آب است كه گفتند آن را فتحعلى‌شاه ساخته و بخشى از منطقه وقف آستان ‌قدس رضوي است و قسمتى اردوگاه تربيتى و حدود هزار ليترآب در ثانيه مى‌دهد. هم اكنون مشغول لوله‌كشى از آنجا براى شهر هستند؛ قبلاً هزينه ارزى آن را داده‌ايم.
در دامغان فرود آمديم. مردم استقبال بسيار پرشورى نمودند. سپس در اجتماع بسيار عظيم‌شان سخنرانى كردم. آقاى [سيدمحمود] ترابى، امام جمعه، خيرمقدم گفت. بعد از نماز ظهر و عصر و كمى استراحت در فرماندارى، در اجتماع روحانيت و خانواده‌هاى شهدا شركت نمودم و براى آنها صحبت كردم. پس از صرف نهار با آنها، به سوى گرمسار پرواز كرديم. در بين راه، فرماندار گرمسار اطلاعات وسيعى داد.
آقاى [سيد رضا] اكرمى، نقطه‌اى در شمال شرقى سمنان را نشان داد كه از طرف وزارت مسكن و شهرسازي، به عنوان يكى از چهار نقطه براى انتقال پايتخت معرفى شده است؛ به نظرم جالب نيست؛ نه آب دارد، نه منظره و نه مرتفع است. فقط زمين صاف خوبى دارد. بايد از دوردست آب آورد.
به گرمسار رسيديم. مناطق كشاورزى و اجراى تنظيم اراضى و كانال‌هاى آبيارى را از فضا ديديم. مردم استقبال بسيار پرشكوهى نمودند. ساختمان جديد دانشگاه آزاد اسلامى را افتتاح كردم. از كلاس‌ها و آزمايشگاه‌ها بازديد نمودم و با دانشجويان صحبت كردم. هزار و پانصد دانشجو دارند كه اكثراً اهل تهران‌اند. در جمع اساتيد، كاركنان و دانشجويان صحبت كردم. به گزارش رييس مركز و گزارش دكتر [عبدالله] جاسبى، [رييس دانشگاه آزاد اسلامي] گوش دادم. ساختمان هشت‌هزار متر است و در مدت يازده‌ماه خوب ساخته شده است.
به ورزشگاه شهر رفتيم. در اجتماع عظيم مردم سخنرانى كردم و وعدة انجام كارهاى مهمى براى شهرستان از جمله مهار آب‌ها، اجازه تأسيس صنعت كه به خاطر محدوده يكصد و بيست كيلومترى تهران، ممنوع شده و تقويت دانشگاه دادم. آقاى [علي] شوشترى، امام جمعه جديد خيرمقدم گفت و خواسته‌هاى مردم را گفت. آقاى [سيدعلي] موسوى شالى، امام‌جمعه قبلى، از كم‌توجهى به او، بعد از بركنارى از امامت‌جمعه گله كرد. با هلى‌كوپترها به سوى تهران پرواز كرديم و غروب در سعدآباد فرود آمديم. به خانه آمدم و شب را به استراحت گذراندم.