کد خبر: 14695
تاریخ انتشار: شهریور 25, 1403گروه : یادداشت
به بهانه حضور مدیر کل اوقاف استان سمنان در دامغان؛ حسینیه حضرت ابوالفضل دامغان؛ سیدرضا جزء مومنی حسینیه اعظم ابوالفضل (ع) دامغان با پیشینهای غنی تا به آنجا راه یافته که دلداده ی ترک تبار، تریلی را با بار در میدان امام رضا (ع) وامینهد و با تاکسی خود را به پایبوس بی دستی میرساند که اتفاقاً جز باوری قدیمی حتی به غیر از منبر سبزپوش هیچ نمییابد و با نهایت احترام دست ارادت بر سینه ادب میکوبد و اشک زلال بر دیده جاری میدارد و به نگاهی ملتمسانه از صاحب منبر، اوج سلامت و سعادت را میطلبد و زیارت اُمالعباس، بانوی وفا و ادب، مادر شیرمرد کربلا، حضرت اُمالبنین علیهاالسلام را زمزمه میکند و دستهای یا اندکی در حد وسع وجه نقد، حواله صندوق میکند و در خالی که حال خوبی دارد؛ ادامه طریق می دهد و … خوف نگارنده از آن بود که طی محرم با بخشنامهای مواجه شویم که مردم را واردار به واریز درصدی از میزان هزینهکرد نذوراتشان در وجه اوقاف نماید! و یا اینکه ادارت خمس و زکات راهاندازی شود که هم کارآفرینی باشد و هم کار راهاندازی دینی!!! حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) را در تمامی تاریخش مطالعه فرمایید؛ اقبال مردم به این حسینیه اعظم را به یاد آورید. قیامت دامغان در ششم محرم هر سال را باور کنید. کتابخانه غنی و انحصاری در بخشی از سرمایه¬های فرهنگی را مرور کنید. انتشار نشریات و فعالیتهای ورزشی دفتر نشر را طی سالیان متعدد سپری شده بررسی نمایید. کمیل شامگاه پنجشنبه و ندبه صبح جمعه و جلسات متعدد مذهبی جاری در ایام خاص و عام و اطعام و احسان¬های بسیار را در خاطر داشته باشید و به بناهای خدماتی حسینیه چون مرکز نگهداری سالمندان و ساختمان جدید آن که هرگز قصد افتتاح ندارد و زائر سرا و گله گوسفند و شوق مردم در نذر و اشتیاق رهگذران به بوسه بر دیوار حسینیه و … نیز نگاهی بیاندازید و بالاخره از کارآفرینی حسینیه در انجام امورات جاریه حسینیه و … نیز فراموشمان نشود… و بسیاری دیگر که مجال تحریر نیست و اما … حتی در قیاس با امامزاده یحیی(ع) سمنان چرا این فضای روحانی با ارتقا سطح مدیریتی و دامنه خدمات همراه نبوده و حتی آجری بر آجر توسعه ننهادهاند و فقط به افزایش زمینهای اطراف حسینیه و خرید از مالکان بسنده کردهاند ؟ اداره کل اوقاف تلاش کند با تامین بودجه و ردیف اعتباری از دولت اگر چه جایی ندارد ولی تلاش و پویایی، شاید منتهی به دریافت پاسخ باشد! ساختمان جدید سالمندان در بلوار چشمه علی را راهاندازی کند و نیز کمی تلاش کند تا وضعیت سرای سالمندان میدان شهدا نیز با کمبود و کسری که بعضاً دامنه التجا مسئولین تا سطح پرسش و خواهش مردمی پیش میرود را بهتر ای این باشد که هست!
پایگاه عاشقانهها را دریابید!
راستی مگر از غربیترین مرز ایران تا شرقیترین، هیچ جایی برای نذر و نیاز جز حسینیه اعظم حضرت ابوالفضل(ع) دامغان نیست ؟!
نگارنده در دامنه اعتقادات وسیع خود چه اصراری داشت و چه محترم بود این اصرار که مثل بسیاری از دامغانیها، بخشی از حقوق اول کارمندی و یا کسب و کار خود را نذر عباس نماید و این سنت حسنه تا آن زمان که با اعتقاد و باورش بازی نشده بود؛ شاید تا 25 سال ادامه داشت و به تناسب، بخش اندکی از درآمد کارمندی خود را مستقیم و بعد از بانک به سراغ صندوق حسینیه میرفت و نذر خویش را ادا میکرد و امروز شاید در حوالی 6 سالی میشود که حتی اندکی وجه راهی صندوق نکرده زیرا نذورات همان راننده و نگارنده که به عشق عباس(ع) وجهی حواله صندوق حسینیه نموده بودند در واقع سهمی برای سازمان اوقاف است و هیچ ربطی به حسینیه ندارد البته در سنوات گذشته شایعه بود که مجموعه درآمدها ! توجه شود نذورات نه ! در آمــــدها ! باید به حساب خزانه ی ! توجه شود … خزانه¬ی اوقاف واریز شود و اوقاف، سهم بُقعه و بارگاه را تعیین کند که این امر بیشتر به بازی با اعتقادات شبیه است تا …!
و اما جهت مزید اطلاع اوقاف! در هر سطحی از اداره دامغان تا اداره کل و سازمان آن در ایران، عارضم که بازی با باورهای دینی، رهآوردی جز ویرانسازی اعتقادات ندارد و به فرموده امام جمعه وقت دامغان، اجازه دهید “اعتقادات مردم دولتی نشود” و حساب خدا و بنده با حساب مدیر و سازمان و دفتر و دستکهای دنیایی یکی نشود.
راستی اوقاف در تهییج مردم به واریز وجوه نذر چه میزان نقش ایفا مینماید و یا اساساً چه کاری را در بقعه ها انجام میدهد که به واسطه آن درصدی دستخوش میخواهد؟ !
به فرض هزینهکرد در سایر بقعهها و امامزادهها، حتی در همین دامغان، آیا مرضی رضای او که وجه را به قصد عباس(ع) داده را تامین میکند که اوقاف با توجیه هزینهکرد در همین شهر بخواهد درصدی دریافت نماید؟
اگر ساختار سازمانی اوقاف وابسته به وجوه مردمی است که نیست؛ از محل حقوق مربوط به تولیت و یا سرپرستی تولیت بر مجموعه موقوفات در اندیشه درآمد باشد و با قید التماس، با نذورات مردمی کاری نداشته باشد که طیب خاطر مردمی در واریز وجوه هدر نشود.
در بحث کمیته امداد هم نکته جالب آن است که آقایان علما میفرمایند در واریز صدقات بدواً سراغ اقوام و آشنایان خود بروید و اگی کسی را در دسترس نداشتید وجوه را به حساب کمیته واریز کنید.
دامغان در اکثر زمینهها نیازمند یاری بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاری است و مشخصاً به یاری حسینیه، از محل نذورات میتوان در ایجاد پایگاههای خدمترسانی در قالبهای درمانی – بهداشتی و اقتصاد خُرد برنامهریزی کرد که این اعتبار نیز به لطف! اوقاف در حال رخت بربستن است و چالش اصلی نیز در آن است که اگر قرار است نذر عباس(ع) جز در مسیر عباس(ع) هزینه شود پس بگذارید نفت بر چراغ خویش بریزیم تا در کور سوی امید به واریز وجوه به نام نامی عباس(ع) در این سوی، خانه خویش منور سازیم!
و امّا رسم حقیقت در آن است که بعد از جوالدوز زدن بر اوقاف باید سوزنی نیز بر خویش زنیم …
با این همه که اندی از بسیار گفته شد، آیا هسته مدیریتی قوی و غنی آن در اندیشه ورود تفکرات جدید بودهاند ؟
چرا با توسعه خدمات سودآور سعی نکردهاند به افزایش اصولی سرمایه بپردازند ؟
چرا نذریهای حسینیه فقط برای آنان است که تمکّن مالی ندارند و چرا نذری عباس (ع) با قاعده و برنامه به عموم مردم نمیرسد و چون سایر جایگاههای زیارتی، چرا مردم به طعام عباس(ع) دعوت رسمی ندارند ؟
باور کنید! او که در حریم خانهاش به التماس عباس نشسته و به انتظار لقمهای از نذری حسینیه، شفا را در دوای عباس میداند نیز عاشق اطعام یل امالبنین است لذا هیات امنا با طراحی و تهیه ژتونهای مهمانی تلاش کند طی هفته گروههای متعدد شهری و روستایی را به سفره سخای عباس دعوت کند .
قصه آشپزخانه و تملک آن به نام خواص چیست و چرا هر کس را امکان خدمت و خادمی فراهم نیست بدانید عباس قهرمان قصه جوانمردی و شجاعت و شاخصهی لایتناهی وفاداری در شیعه است و بسیاری، عاشقانه دوست دارند نوکری عباس را کنند ولی امکان ورود در جرگه نوکران نیست و … !؟
چرا امکان برخورداری از کتابخانه با توسعه ساختمانی، افزایش نیافته و هر روز دامنه برخورداری کمتر شده است ؟ کتابخانه غنی و نوستالوژیک حسینیه را که از درایت معلم بزرگ به این حد از شکوه رسیده را دریابید.
چرا از جوانان و صاحبان اندیشههای نوین در توسعه تجهیزاتی و رایانهای استفاده نمیکنید و بسیار تمایل دارید با همان باورهای سنتی به خدمت بپردازید ؟
چرا در تقویت هیات امنا از حضور تجربههای جدید استفاده نمیشود ؟ و تغییرات در اندک شکل ممکن با همان باورهای سنتی است؟
به چه دلیل ارتباط حسینیه با عموم مردم و سازمانها در کمترین مقدار ممکن است؟ مردم را با خدمات مشاوره¬ای – دورههای آموزشی شیعهشناسی – آموزش دورهای حفظ قرآن و نهج البلاغه- آشنایی با صحیفه – فلسفه حجاب – شیوههای مردمداری دینی – تقویت باورهای عاشورایی – فلسفه مبارزه و جهاد ائمه بویژه اباعبدالله (ع) و … آشنا کنید .
زیرا به صرف روضه و سخنرانی اگر چه ضرورت دینی است ولی آموزش مستقیم صورت نمیگیرد لذا شایسته است در کنار مراسم عزاداری و روضهخوانی و مداحی، دورههای آموزشی به شرح مذکور نیز طراحی و اجرا شود .
در ماه عزای حسین ابن علی علیهالسلام «محرم» و سرآغاز عزاداری و سوگواری باید در اندیشه تمام انسانیتهای آسمانی و جوشش و کوشش خدایی قصه عاشورا بود که در نهاد هر دامغانی شعله میکشد و جمعیتی دلداده از تمام ایران به قصد ششم محرم که هنکامه علمبرداری و طوق جامه کردن در حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) است، عاشقانه به سوی دامغان پر میکشند و از ساعات آغازین صبح در مسیر میدان امام تا باسکول فقط خروش عارفانه از سویدای دل عاشقان میشنوید که با پای عریان و بر سرکوبان نام مولی را زینت ذهن و زبان میکنند .
حسینیه اعظم را دریابید و بگذارید دامنه اعتقادات مردمی به نام عباس کماکان پایدار بماند و با توسعه اصولی تلاش شود تا زیرگروههای مذهبی و اجتماعی و به ویژه آموزشی و پژوهشی با دامنه تاثیر در زمینه تامین حال خوب مردم، نقش اساسی داشته باشند و بدانید نذر فقط در حوزه واریز وجه که به حساب و کتاب اداره کل اوقاف باشد؛ نذر موثر نیست بلکه میتوان آموزش یک کودک کار را به عهده گرفت و به نام عباس در رفع بیسوادی یک لازمالتعلیم از جمع هموطنان، کوشش کرد.
البته سایر بقاع …. با بازی پول بر سر فروش قبرهایی که بعضاً شبانه و به دور از چشم بهداشت حفر شده و وجوه بی حد و حصر و قبر سه طبقه بر روی قبری که دهها سال قبل، کسی در آن آرمیده و حالا به مدد پول! و پول! و پول! صاحب مهمانهای جدید در طبقات فوقانی میشود و جالب آنکه آرمیدگان در این بقعه به عنوان سطح مترقی اجتماعی از ناحیه متمکنان نیز معرفی شده و هر که راهی آن خاک میشود چنین تصور دارند که مستقیم در افلاک خواهد بود که اعتباربخشی معنایی از جانب هیات امنا و پول گرفتن و به اداره کل اوقاف سپردن تامین شده است!
امامزادگان نیز با قصههایی مواجه است که باید در فرصتی مناسب به آن نیز پرداخت و فعلا به بهانه سفر مدیر کل اوقاف و برگزاری جلسه پرسش و پاسخ در حسینیه حضرت ابوالفضل علیهالسلام به تاریخ 25 شهریور ماه 1403 به همین مختصر بسنده میشود.
دیدگاهتان را بنویسید