کد خبر: 15861
تاریخ انتشار: اسفند 1, 1403
گروه : یادداشت

فرصت‌ها و تهدیدهای رسانه‌های دیجیتال در روابط اجتماعی شهرهای کم‌جمعیت
عیار و معیار رسانه‌های مجازی در دامغان

سیدرضا جزء مومنی

 

در شهر کوچک و کم‌جمعیتی مانند دامغان، روابط اجتماعی معمولاً بر پایه تعاملات چهره‌به‌چهره، آشنایی‌های خانوادگی، رفاقت‌های صمیمانه و پیوندهای سنتی و در حد بسیار کوچکی نزد جامعه جوان شهری در ارتباطات بین نسل جدید استوار است.

با گسترش فضای مجازی و رسانه‌های دیجیتال، این روابط دستخوش تغییرات اساسی شده‌اند و رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، تلگرام، واتساپ و بسیاری از رسانه‌های ملی مانند ایتا، بله، سروش، روبیکا، آی‌گپ و … به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی مردم تبدیل شده و البته مزایا و چالش‌هایی را در روابط اجتماعی ایجاد کرده‌ که ضرورت دارد با شناسایی فرصت و تهدید از دامنه ریسک آن‌ها کاست و به دامنه منفعت اصولی افزود.


رسانه‌های موسوم به مجازی گاهی بیش از روابط چهره به چهره می‌تواند ضریب هیجان را برافروزد و به طور غیررسمی زمینه کشمکش بین افراد را رقم بزند که ضروت دارد با تقویت ارتباطات اجتماعی و بالا بردن زمینه‌های آموزش در ارتقا کیفیت ارتباطات، تلاش مستمر داشته باشیم و بر خلاف پیش فرض مطروحه سعی کنیم زمینه وفاق بومی و ملی را افزایش دهیم زیرا بی‌گمان یکی از مهم‌ترین تأثیرات رسانه‌های دیجیتال، تقویت ارتباطات بین افراد بویژه میان شهروند و مسئول است تا بی‌پرده و بدون دغدغه بتوان از او پرسید و پاسخ شنید و ساختار رسانه‌های مجازی بنا به دسترسی آسان می‌تواند زمینه مناسبی برای این رویکرد صمیمانه باشد ولی افسوس!
افسوس که در شهر دامغان متاسفانه زمینه وفاق با همین رسانه‌ها در تیررس نامرادی قرار می‌گیرد به طوری که بر خلاف فلسفه ایجاد این رسانه‌ها که می‌توانند با هم‌پوشانی شرایط، بهترین زمینه رشد را فراهم سازند؛ با تاسف شاهد رقابت‌های نابخردانه و توهین و تهدیدهای ناجوانمردانه به شکل مستقیم و در کنایه و استعاره و انواع شگردهای ادبی و بی‌ادبانه هستیم.
رسانه‌هایی که می‌توانند با افزایش تعاملات حتی فرامرزی، شهروندان دامغانی را از فرصت هم‌افزایی و مشارکت در پویش‌های عاقلانه بهره‌مند سازند و خانواده و دوستان و همشهریان حتی در سایر شهرها و کشورها با ارتباط موثر و مستمر زمینه تعالی شهر و دیار خویش را فراهم سازند ولی کمتر شاهد این توفیقات ساختاری در فضای رسانه‌های شهری هستیم و البته این نکته خاص دامغان نیست بلکه تمام شهرهای کوچک که زمینه آشنایی افراد بالاست با چنین رویکرد ناقصی مواجه هستند.

بسیاری از کانال‌ها و گروه‌ها با مجوز و بدون مجوز اقدام به فعالیت می‌کنند و معمولا در شرایط عادی زمینه پاسخگویی در برابر خطای احتمالی وجود ندارد و بسیاری نیز با ایجاد گروه‌های محلی و خانوادگی در گروه‌ها و کانال‌های واتساپی، تلگرامی، ایتا و صفحات اینستاگرام و … برای اطلاع‌رسانی، هماهنگی امور خانوادگی و حل مشکلات محله‌ها مفید هستند ولی همین گروه‌های به ظاهر خنثی گاهی زمینه یک دغدغه را فراهم می‌سازند زیرا عموم افراد دچار فقر سواد رسانه‌ای هستند که ضرورتا همین رسانه‌ها باید زمینه رشد افراد در سواد رسانه را تامین کنند و فقط در اندیشه تولید محتوا له و علیه افراد و سازمان‌ها و ساختارهای اجتماعی نباشند که این امر موجب شده بسیاری هیچ تمایلی به مطالعه رسانه‌ها نداشته باشند و اینجاست که اصل ماجرا شکل می‌گیرد که تعدادی بسیار محدود در دل رسانه به تعیین خط مشی‌هایی می‌پردازند که اصلا هیچ رابطه‌ای با دیدگاه‌های عموم مردم ندارد به شکلی که بعید است ضریب مشارکت مردم در رسانه‌های بومی بیشتر از عدد 8 در هزار باشد یعنی در فضای رسانه دامغان نهایتا 700 نفر حضور عمدتا نامستمر دارند و بسیاری از افراد نیز ناآگاهانه توقع بسیاری از رسانه دارند و تصور می‌کنند دید گاه مطروحه ایشان با اقبال عمومی روبروست در حالی که اصلا این‌طور نیست و محدودیت عمومی رسانه اجازه نمی‌دهد که زمینه حرکت خبر به شکل اصولی و موثر باشد و مسلما بازخوردها از ناحیه فقط قشری خاص و البته محدود است که چون آتش فتاده بر کاغذ کاهی، خوش می‌درخشد و زود بی‌فروغ می‌شود و البته نگارنده با قبول این نکته باز هم می‌نویسد و امیدوار است گروه‌های خاصِ مطالعه، بخشی از پیکره تصمیم‌سازان شهری و استانی باشند و در غیر اینصورت حیف از انگشتی که بر کیبورد ضربه می‌زند و افسوس به اندیشه‌ای که فنا می‌شود! و حرفی که با سکوت متقابل زمین‌گیر می‌گردد!

نسل رسانه‌های کاغذی رو به افول نهاد و طراوت روزنامه و مجله از سبد خرید خانواده حذف شد و روزهای آموزش‌محور رسانه‌های پویا با دقت نظر مدیر مسئولان و سردبیرانی آگاه مثل صابری فومنی در دل مجموعه‌های هفته‌نامه و ماهنامه و سالنامه گل‌آقا که انصافا کلاس آموزش نگارش و یادگیری ادبیات بود؛ ناپیدا شد و حالا بسیاری از خبرها از منابع غیررسمی است و بسیاری از فضای مجازی به دکتر و مهندس و اقتصاددان‌هایی تخصیص یافته که به زور دیپلم دارند و چه بسیار برای مردم نسخه سعادت می‌نویسند!
و اما خدشه و آسییب این فضا به پیکره آدم‌هایی وارد می‌شود که این فضا را برای رقابت و سین جیم اجتماعی و شغلی انتخاب می‌کنند و با برافروختن آتش در دل شعله‌های آدم‌ها گرفتار می‌شوند و چون فرصت پاسخ به انسان‌های بدون ردیف شناسایی در فضای مجازی را به دلیل فیک بودن اکانت‌ها ندارند؛ خیلی ساده ضربه فنّی می‌شوند و جالب آنکه درس نمی‌گیرند و باز در همین شرایط خود را به زمین حریف می‌کوبند!
بی گمان بزرگان هر سیستم و نهادی باید دست خُرد فکران سازمان را بگیرند که این عیار بی‌معیار، سازمان‌ها را متلاشی نکند و البته این فضا اگر چه برای کسب و کارها می تواند مفید باشد ولی در شهرهای کم‌جمعیت کمترین کمکی نخواهد کرد و جالب آنکه در همین فضا شاهد اطلاعیه‌های اقتصادی و کاریابی هستیم که به کرّات بارگذاری می‌شود و هیچ اقبالی به پاسخ مناسب گزارش نمی‌شود و شاید در کمترین مقدار، درآمد ناچیزی برای ادمین داشته باشد.


فضای رسانه‌های نوین، نوعی از ارتباط سریع و کم‌هزینه هستند که می‌توانند دست و دل افراد را به یاری به هم‌نوع ترغیب نمایند ولیکن افراد با کج سلیقگی، نوع آزار هم‌نوع را انتخاب می‌کنند و بسیاری با خبر مشکل ندارند بلکه با خبرساز به عهد کینه هستند و دیس‌لایک‌های ناشناخته تنها بخشی از ابراز بدخواهی‌هاست.
با فضای مجازی می‌توان تغییر سبک روابط اجتماعی را رقم زد زیرا رسانه‌های دیجیتال، الگوهای رفتاری جدیدی را در تعاملات اجتماعی ایجاد کرده‌اند و با افزایش تعاملات غیرحضوری، بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند از طریق شبکه‌های اجتماعی ارتباط برقرار کنند تا ملاقات‌های حضوری، که البته این امر می‌تواند منجر به کاهش ارتباطات عمیق و صمیمی شود.


گسترش دوستی‌های مجازی از ره‌آوردهای فضای رسانه نوین است که افراد بیشتری با یکدیگر از طریق فضای مجازی آشنا می‌شوند که این امر می‌تواند به گسترش شبکه‌های اجتماعی کمک کند اما در برخی موارد نیز باعث سطحی شدن روابط می‌شود که عمده آسیب آن ترک صله رحم و شب‌نشینی‌های با طراوت قدیم ندیم‌هاست.

فضای رسانه‌های امروزی با کاهش مرزهای اجتماعی، افراد را از طبقات مختلف اجتماعی بدون محدودیت‌های سنی با یکدیگر در ارتباط قرار داده و این موضوع یک آسیب اجتماعی بزرگ است که فضای رسانه‌ها، لخت و عور در دسترس تمام افراد و گروه‌ها قرار می‌گیرد و بسیاری با دیدگاه‌های غیرتخصصی، زمینه وصول اهداف را تخریب می‌کنند در حالی که هر موضوعی که در فضای رسانه است؛ بی‌گمان در حیطه تخصص آدم‌های کاربلد خواهد بود نه اظهارات احساسی افراد بدون زمینه شناسایی به دلیل حمایت و یا ابراز تنفر از افراد و حتی سازمان‌ها!

کمترین کسی می‌تواند دامنه تأثیر رسانه بر فرهنگ اجتماعی را باور نداشته باشد و حتی زمینه‌های نگاهداشت فرهنگ یک سرزمین هم می‌تواند متاثر از کارکردهای رسانه‌های نوین باشد ولی افسوس که در شهرهای کوچک این تدبیر به بدخواهی و شیطنت‌های رسانه‌ای بدل می‌شود و جالب‌تر آنکه گاهی بین دو نفر کمترین زاویه‌ای وجود ندارد ولی افراد با پیام‌نگاری‌های رسانه‌ای و لایک و دیس‌لایک‌ها زمینه رفاقت آن‌ها را تخریب می‌کنند.


به هر حال رسانه‌ها قدرت دارند تا زمینه افزایش آگاهی و مشارکت اجتماعی را رشد و توسعه دهند و عموم افراد را به رسانه دعوت کنند زیرا فضای مجازی، بستری برای بحث و تبادل نظر درباره مسائل شهری، اجتماعی و فرهنگی است و مردم می‌توانند از طریق شبکه‌های اجتماعی در تصمیم‌گیری‌های محلی مشارکت بیشتری داشته باشند.
ما ناگزیر باید با افزایش همدلی و همبستگی در مواقع بحرانی از فضای مجازی به نفع مردم کمک بگیریم تا سریع‌تر کمک‌های لازم را هماهنگ کنند و بخشی از دغدغه‌ها که عمدتا حرف است و حرف و حرف! نتواند جمعیت را پریشان خاطر سازد.


قابل ذکر آنکه قبلاً افراد در قهوه‌خانه‌ها، مساجد و گردهمایی‌های محلی، اطلاعات را رد و بدل می‌کردند، اما اکنون این نقش به رسانه‌های اجتماعی منتقل شده است و کاهش نقش محافل سنتی را شاهدیم لذا در مقابل آن طراوت از دست رفته باید تلاش کنیم که رسانه ‌های نوین مابه‌ازا خوبی برای آگاهی‌رسانی بدون حاشیه باشند.

چالش‌ها و تهدیدهای رسانه‌های دیجیتال برای روابط اجتماعی کم نیست که به بخشی از آنها باید اشاره کرد:

افزایش استفاده از رسانه‌های دیجیتال باعث کاهش دیدارهای حضوری و تعاملات چهره‌به‌چهره شده که در شهرهای کوچکی مانند دامغان می‌تواند پیوندهای اجتماعی سنتی را تضعیف کند.

یکی از جدّی‌ترین آسیب‌ها، گسترش شایعات و اطلاعات نادرستی است که با نبود نظارت کافی بر محتوای منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی باعث انتشار شایعات و اطلاعات نادرست می‌شود که می‌تواند بر اعتماد اجتماعی تأثیر منفی بگذارد و متاسفانه گاهی شاهد درگیری بزرگان اجتماعی هستیم که به قوطی هیچ عطاری جور درنمی‌آید!
برخی افراد به دلیل اعتیاد به فضای مجازی، زمان کمتری را برای تعاملات خانوادگی و اجتماعی اختصاص می‌دهند که این موضوع می‌تواند منجر به انزوا و کاهش حس تعلق اجتماعی شود.
و اما باید راهکارهایی برای استفاده بهینه از رسانه‌های دیجیتال در روابط اجتماعی معرفی کرد که مهم‌ترین‌ آنها آموزش سواد رسانه‌ای با برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای افزایش آگاهی مردم نسبت به چالش‌ها و فرصت‌های فضای مجازی است که کمتر مورد توجه ساختارهای سازمانی و افراد جامعه است.
باید با تقویت محتوای محلی و فرهنگی و ایجاد پلتفرم‌های محلی برای ترویج فرهنگ و هویت شهر دامغان و جلوگیری از تأثیرات منفی جهانی‌شدن تلاش کنیم و اجازه ندهیم فرزندان این شهر در دل رسانه‌های ناکجاآبادی گرفتار شوند و …!
و البه باید با حمایت از ارتباطات حضوری، زمینه ترویج فعالیت‌های اجتماعی مانند جشنواره‌های محلی، گردهمایی‌های خانوادگی و برنامه‌های فرهنگی که به حفظ روابط اجتماعی سنتی کمک می‌کنند را فراهم سازیم و اصلا چه ایرادی دارد گاهی طرفین منازعات رسانه‌ای در دل جمعیتی حاضر شوند و با حضور داوران مرضی‌الطرفین سخن بگویند و صادقانه قضاوت شوند و از دل منازعات رسانه‌ای به سلامت درآیند؟!


کاش رسانه‌ها قبل و بعد از تولید محتوا با نظارت بر محتوای منتشرشده، بازخوردها را تجمیع و تحلیل نمایند و زمینه تشویق مردم به استفاده مسئولانه از فضای مجازی و مقابله با شایعات و اخبار جعلی را فراهم کنند.
و بالاخره رسانه‌های دیجیتال نقش مهمی در روابط اجتماعی شهرهای کوچک مانند دامغان ایفا کرده‌اند به طوری که از یک سو، این رسانه‌ها باعث تقویت ارتباطات، افزایش آگاهی و گسترش تعاملات اجتماعی شده‌اند و از سوی دیگر، چالش‌هایی مانند کاهش روابط حضوری، گسترش اطلاعات نادرست و افزایش فردگرایی را نیز به همراه داشته‌اند که برای بهره‌گیری حداکثری از مزایای این فضا و کاهش اثرات منفی آن، لازم است که آموزش سواد رسانه‌ای، تقویت هویت محلی و ایجاد تعادل میان ارتباطات مجازی و حضوری در اولویت قرار گیرد و اصلا بخشودنی نیست؛ کسانی که مسئولیت ساماندهی این وضعیت را دارند خود درگیر مماشات و منازعات بابخردانه باشند!
و نهایت اینکه مردم باید در مواجهه با دعوای رسانه‌ای مسئولان و یا سازمانها و ساختارهای دولتی و مردمی در حکم آب بر آتش باشند تا زمینه اتلاف فرصت‌ها فراهم نشود.
بی‌گمان قضاوت نهایی با مردم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *