کد خبر: 736
تاریخ انتشار: مرداد 20, 1400گروه : یادداشت
به بهانه ي روز قلم
پایگاه خبری دامغان نما _ دکتر زهرا احمديان ” قسم به قلم و آنچه مي نويسد ” وقتي واژگان از چشمه ي زلال درون تراوش مي كند، بر قلم مي نشيند و انديشه هاي ناب را بر صفحه ي روزگار مي نگارد و قلم گاهي مي رقصد به شادي ، گاهي سماعي عاشقانه دارد و گاه خون مي گريد …. و در ميان اين خوش رقصي ها و گريستن ها و چرخيدن ها و شوريدن ها ، به اشتراك مي گذارد تمام آنچه از قلب و فكر و جان نويسنده اش برخاسته تا جلا بدهد جان و روح را و آگاهي ببخشد و خرد بيفزايد … امروزه رسانه ها بيشترين رسالت را در اين آگاهي بخشي و روشنگري هاي اجتماعي دارند ، رسانه ها كه محل رشد و پرورش و ارزش آفريني ” قلم ” هستند ، وظايف رسانه ها به عنوان ابزارهاي خرد و انديشه و آگاهي در جامعه ، بسيار خطير است … رسانه اي كه نان به نرخ روز خور نباشد !!! رسانه اي كه تريبون مصلحت خواهي و مصلحت جويي نگردد ، رسانه اي كه آزادگي اش را به نام و نان نفروشد ، رسانه اي كه چراغ آگاهي بيفروزد تا راه نشان دهد نه خود به بيراهه رود … اخذ مجوز ” پايگاه خبري دامغان نما ” مي تواند نقطه ي عطفي در مسير توسعه ي فرهنگي و اجتماعي دامغان باشد به شرط آن كه همچنان اين رسانه ، مسير مطالبه گري و روشنگري اش را طي كند و خداي نكرده از رسالتش منحرف نگردد … در پايان ضمن تبريك به دوست فرهيخته و صاحب قلم و برادر انديشمند و شجاع ، جناب آقاي قريب بلوك ، برايشان در اين مسير الهي و انساني توفيق روزافزون آرزو مي كنم و اميدوارم همچنان در مسير آگاهي بخشي و مطالبه گري محكم و استوار قدم بردارند و خداي نكرده رسالت خطير ” رسانه داري ” را دستخوش هيجانات نكنند.
قلم شگفت انگيزترين موهبت الهي است …گاه مي ميراند و گاه زنده مي كند ، گاه پژمرده مي كند و گاه مي شكوفاند ، گاه طومار مرگ را توقيع مي كند و گاه زندگي مي بخشد …و اوج اعجازش در اين است كه : ” گاه عاشق مي كند …دل مي برد و دل مي ستاند و پيام رسان عاشق مي شود به معشوق. ”
قلم همواره به استقبال مرگ رفته است ، بي محابا و عاشقانه ” سر ” مي دهد ، اصلا اگر سر ندهد ، جان نوشتن ندارد ، سر مي دهد كه بماند ، كه بيارزد و ارزش آفريني كند.
گاهي قلم شهيد راه آزادي مي شود …مي نگارد انديشه هاي روشن راه آزادي را … مرگ قلم در خفقان است و طناب دارش سانسور …
قلم براي آن كه راه نفسش بسته نشود بايد حقايق را بگويد ، بايد جسور باشد ، بايد بي پروا باشد ، بايد …آزاده …باشد و واي از جامعه اي كه قلم را به بردگي مي گيرد و قلم مي شود اسباب ارتزاق ، مي شود وسيله ي رسيدن به منصب و جايگاه ، مي شود مركب شهرت و نخوت …
واي از جامعه اي كه قلم زنان مي شوند ” مجيز ” گويان ، مي شوند متملقين ، مي شوند منحرفين و آن وقت قلم بينوا مي شود آلت دست شيطان …
آنجا كه خداوند به قلم قسم مي خورد … به آگاهي ، به خرد ، به انديشه ، و به روشنايي قسم خورده است ، قلم آلوده نمي تواند جايگاه قسم الهي باشد …
هر چه اين گونه رسانه ها بر تعدادشان افزوده شود به شرط آن كه چشم اندازهايي بر اساس تغيير جامعه به سوي جامعه اي آگاه ، براي خود تعريف كنند ، مي توان اميدوار بود به توسعه ي همه جانبه …
دیدگاهتان را بنویسید